سبکهایی برای نابودی ..
شیطانپرستی و گروههای موسیقی
شیطانپرستی مدرن تا کنون با استفاده از موسیقی توانسته است به نفوذ خود در میان قشر جوان کشورهای مختلف جهان تحقق بخشد. عمده اقدامات شیطانپرستان در فضای تاسیس و فعالیت گروههای متالیکا دنبال شده است.
1. آشنایی با متالیکا
در سال 1981 یک نوازنده درام به نام "لارس الریچ" با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی میشود. فعالیت این گروهها مانند سایر گروههای هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمانهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش مییابد. این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز دنبال کرد و ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکلگیری گروههای بعدی فراهم آورد .
متالیکا در حقیقت ضدارزشهایی را ارائه مینماید که شامل بازگشت به تاریکی (محور اصلی تفکرات شیطانپرستان)، بیرحمی و تجاوزات جنسی، فحاشی، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است. خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپهای خیابانی به خوردن و آشامیدن میوههای فاسد، ادرار، مدفوع، خون و مردار دست میزنند و از کثیفترین گروههای موسیقی جهان به حساب میآیند. همچنین گفتنی است متالیکا از همجنس بازی نیز دفاع مینماید و آلبومی را در سالروز مرگ " کوئین"، همجنسباز بنام آمریکایی منتشر کرد. برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه موسیقی شیطانی به فروش رسیده است.
2. تاریخچه جنبش بلک متال Black Metal
بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگهای نروژ در جستجوی راه و وسیلهای برای نابود کردن مسیحیت در نــــروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلکمتال را تا نهــایت نواختند که شاید خدای تاریک پاگانها باز گردد.
بازدیدکنندگان و توریستها از نروژ به عنوان کشور حماسهها و افسانهها یاد میکنند. پایتخت این کشور هم اسلو است که در مرکز این شهر همه چیز از خانه های سنگی زیبا تا معتادان و گدایان با قیافه های مختلف دیده می شود.
در یکی از همین خانههای مرکز این شهر و در یک اتاق شش ضلعی گروه mayhem به عنوان اولین گروه بلک متال نروژ شکل گرفت. در این اتاق فرشهای بسیار کثیف در زیر پا، صلیب های شکسته نازی بالای سر به همراه صلیب های برعکس و شمشیر وایکینگها که به در و دیوار آویزان شده دیده می شود.
Hell hammerدر حال حاضر تنها عضو باقی مانده از ترکیب تشکیل دهنده گروه است. پایه و اساس این موسیقی در نروژ در اوایل دهه هشتاد شکل گرفت. اعضای این گروه در خانهای زندگی میکردند که اطرافیان این خانه از آن به عنوان خانهای شیطانی یاد میکنند.
Hell hammer می گوید: "وقتی برای خرید به مغازهای میرفتیم پیرزنها به محض دیدن ما فرار میکردند و به نوه ها و بچه هایشان می گفتند: اینجا محل زندگی شیطان است."
گروه مشغول تمرین و کار بود که dead خواننده گروه مغز خود را با شات گان متلاشی کرد. اعضای گروه جنازه او را همان طور در حیاط خانه رها کردند تا جسدش خوراک پرندگان شود.
Hell hammer می گوید: "این کار dead مرا متعجب نکرد چون او واقعا دیوانه بود و همیشه هم از قلعههای عجیب نروژ صحبت میکرد."
Hell hammerو euronymous گیتاریست گروه اولین کسانی بودند که جنازه dead را دیدند و اورانیموس میگوید: ما وقتی جنازه او را دیدیم که مغز او روی زمین ریخته و خونش به دیوارها پاشیده شده بود.
Hell hammerمیگوید: "اورانیموس قسمتی از مغز او را برداشت و با فلفل و سبزی پخت و خورد."
3. دلایل استفاده از موسیقی متال
الف . جاذبه های مجازی و حاشیهای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران.
ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاءتجهیزات فنی تکثیر و توزیع.
ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانوادهها، شرکتها، اتومبیلهای شخصی، رایانههای شخصی و بالاخره گوشیهای تلفن همراه. (نحوه ورود و شکل گیری گروههای شیطانپرستی در ایران(2)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386.)
4. مرلین منسون
همانطور که در بخش قبلی به آنها اشاره شد، استفاده از موسیقی و به تبع آن ظهور خوانندگان جدید به مثابه شیاطین نو، ظرفیتهای جدیدی را در اختیار شیطانپرستان قرار داد. "برایان هاگ وارنر" نام اصلی فردی است که امروز به "مرلین منسون" یا به اختصار (MM) شهرت یافته است. وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته شد و مورد پرستش قرار میگیرد. او مانند سایر افرادی که از چهرههای شاخص شیطانپرستی به حساب میآیند دوران کودکی توام با سختیهای فراوان مانند فقر و تنگدستی را سپری کردهاست.
"برایان وارنر" یا (MM) تاکنون توانسته است نقش یک منجی را برای شیطانپرستی ایفا کند و این افراد را از بنبست عزلت خارج کرده و مجددا به عرصه فعالیتهای اجتماعی وارد سازد.
مرلین منسون نیز مانند سایر چهرههای شناخته شده شیطانیسم چندین مرحله در طول عمرش یعنی طی 38 سال گذشته، برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظرها دور شده و پس از طی زمان موردنظر با ارائه یک کنسرت بزرگ و یا در چهرهای جدید و البته سخیفتر از گذشته ظاهر میشود . (شیطانپرستان ادعا میکنند که در این مدت به ملاقات شیطان و یا شیاطین میروند و دستوراتی را دریافت میکنند.) گفتنی است طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد "غیب" میشوند، جلساتی را با برخی مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار مینمایند و خواستههایشان را مبنی بر حمایتهای مالی، حقوقی و... بیان میکنند و از حمایت ایشان برخوردار میشوند. (نحوه ورود و شکل گیری گروههای شیطانپرستی در ایران(2)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386.)
محسن یکی از جوانانی که مدتهای زیادی با این افراد رفت و آمد داشته و بارها در مراسم آنها شرکت کرده است، میگوید: برای این افراد آهنگ جایگاه خاصی دارد و دِدمتال و بلکمتال از همه مهمترن. چون هر کسی که توی این سبک میخونه شیطونپرسته.
محسن اعتقاد دارد که مهمترین خواننده در این سبک "مرلین منسون" است که سیدیهایش قیمت بالایی دارد.
او این نام مستعار را از ترکیب نام بزرگترین قاتل آمریکایی یعنی منسون و نام یک کشیش به نام مرلین گرفته است. تمام آهنگهای منسون بسیار وحشیانه و همگی با مضمون پوچگرایی و شیطانپرستی است.
در مورد این یارو شنیده بودم(خونده بودم)